۱۳۹۲ مهر ۱۸, پنجشنبه

انگشت نگاری

- ارنواز زود بخواب باید صبح بریم اداره پلیس؟
- چرا؟
- باید بریم اونجا انگشت بزنیم
- یعنی انگشتمون بریده میشه؟
- نه، باید اینجوری انگشت بزنیم
- چرا؟
- واسه اینکه مشخص بشه ما کجا زندگی می کنیم
- یعنی بفهمیم کجا زندگی می کنیم؟
- نه، ما که می دونیم کجا زندگی می کنیم، پلیس باید بدونه ما کجا زندگی می کنیم
- بفهمه ما تو ایران زندگی می کنیم؟
-نه ما تو ایران به دنیا اومدیم. تو ایتالیا زندگی می کنیم
- اونوقت اونا می فهمند ما تو ایران به دنیا اومدیم؟
- آره این را هم می فهمند
- ...

پرسش پزشکی

- مامان تو شکم خونه؟
- آره
- واییییییی ...
- ....
- پس اگه اون تو خونه، چه جوری باد میشه؟

۱۳۹۲ مهر ۱۶, سه‌شنبه

تفاوط ها

- بابا، خانوما چرا از نانازشون جیش می کنند؟
- خب اینجوریه دیگه
- آقاها چرا از دودولشون چیش می کنند؟
- خب اینجوریه اون هم.
-...
فکر کردم باید یک توضیح کاملتری به سوال بچه می دادم. این بود که شروع کردم به گفتن: خب هر کسی یک جوری آفریده...
- خانوم ها با نانازشون جیش می کنند چون خانومند، آقاها با دودولشون جیش می کنند چون پسرند؟
ـ آره، دقیقا

۱۳۹۲ مهر ۱۳, شنبه

موقعیت

القصه ارنواز با دیدن یک پارک از مامانشان می پرسند: مامان این پارک را ساختند یا از اولش تو این موقعیت بوده؟
القصه من هم نمی دونم مامانی تو اون موقعیت چه پاسخی داده

۱۳۹۲ مهر ۹, سه‌شنبه

موضوع انشاء: وقتی بزرگ شدید می خواهید چه کاره شوید؟

و اینگونه شد که ارنواز قیچی را به دست گرفت، به قلع و قمع موهای این دو بیچاره پرداخت . سشوار کشیده، گل سر نهاد، کمی فر داد و...
و سرانجام کچلی گل به سر ساخت.