دیروز با ارنواز رفتیم پارک. نزدیک غروب بود و هوا گرگ و میش بود. درخت ها هم بدون برگ بودند و یک خورده غم انگیز بود. ارنواز گفت: بابا درخت ها کچلند، بدجنسند!
گفتم بابا هم کچله که!
گفت: آره ولی درخت ها بد جنس می شوند
گفتم بابا هم کچله که!
گفت: آره ولی درخت ها بد جنس می شوند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر