داستان های عمه پسند
۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه
کبوتر بیچاره حرم
تا حالا ارنواز خانوم توی میلان دنبال پرنده ها می کرد تا دمشون را بگیره. ماشاء الله از وقتی خانوم میره مهد، همه کارهای بد و خطرناک را یاد گرفته. مامانی میگه حالا تو Duomo خانوم با دو پا پریده رو کمر کبوتر بیچاره!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر