۱۳۹۱ شهریور ۱۸, شنبه

رنگین کمان

ارنواز در تمام بهار سراغ رنگین کمان را از من می گرفت و البته بابایی هم سال ها بود که رنگین کمان ندیده بود. این بود که دیدن رنگین کمان را حواله کرده بودم به بهار آینده تا اینکه در شهریور و پس از یک باران شدید، ارنواز اولین رنگین کمان زندگیش را دید.
میلان، ۳۱ آگوست ۲۰۱۲

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر