داستان های عمه پسند
۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه
ساعت چند و نیمه؟
مادر واسه ارنواز یک ساعت رومیزی خریده. ارنواز به بابایی میگه: بابا ساعت یازدهه؟
- آره بابایی
-حالا می خوای ساعت چند و نیم باشه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر