داستان های عمه پسند
۱۳۹۲ شهریور ۴, دوشنبه
اسکیت
دیروز بالاخره تو پارک قیطریه اسکیت سوار شدی. این را نوشتم چون دو ساله که یکریز می خواهی بابانوئل واسه ات کفش اسکیت هدیه بیاره ولی مامان از ترس قبول نمی کنه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر